چرا و چگونه می توان مهارت های کوچینگ خود را بهبود بخشید؟

کوچینگ چیست؟

کوچینگ هنر تسهیل عملکرد، یادگیری و توسعه دیگران است. نقش مربی این است که شخص را قادر می سازد تا کاوش کند، درک بهتری به دست آورد، آگاه تر شود و نسبت به آن نقطه الف تصمیمات بهتری بگیرد.

“مایلز داونی”

کوچینگ با منتورینگ متفاوت است – کوچینگ شامل پرسیدن سؤالاتی است که به طرف مقابل اجازه می دهد خودش فکر کند، در حالی که راهنمایی، مشاوره و تجربه ارائه می دهد.

ممکن است The Inner Game of Tennis اثر W. Timothy Gallwey را خوانده باشید. در آن او توضیح می دهد که ورزشکاران برتر اغلب سطح مشابهی از توانایی فیزیکی دارند. آنچه به آنها مزیت می دهد وضعیت روحی آنهاست. او در تشبیه تنیس می نویسد: حریف در سر خودت، قوی تر از حریف آن سوی تور است.

توجه داشته باشید که کوچینگ بر روی آنچه که کسی می خواهد در آینده به آن دست یابد تمرکز می کند، نه نگاه کردن به گذشته.

مقاله مرتبط : چگونه تبدیل به یک کوچ شوید؟

یک مربی خوب چه ویژگی هایی دارد؟

در اینجا مهارت های کلیدی که برای تبدیل شدن به یک مربی خوب به آن نیاز دارید آورده شده است:

• بدون دستور کار بودن

اگرچه ممکن است کوچینگ فردی در تیم شما دشوار باشد، به جای دنبال کردن دستور کار خود، روی برنامه آنها تمرکز کنید. سعی نکنید نتیجه را تحت تأثیر قرار دهید یا هدایت کنید وگرنه اعتماد ایجاد نمی کنید و به شخص کمک نمی کنید تا خودش فکر کند.

• بدون غرور بودن

روی نیازها و انگیزه های طرف مقابل تمرکز کنید نه نیازهای خودتان. اجازه ندهید منیت یا غرور شما به هیچ وجه دخالت کند.

فرض کنید که شخص پاسخ ها را در درون خود دارد – زمانی که از طریق خودآگاهی به تصمیمی می رسد قوی تر و انگیزاننده تر از زمانی است که رهبری می کند یا سخنرانی می کند.

• خوب بودن در گوش دادن

واقعا گوش کنید و در مورد آینده بسیار کنجکاو باشید. فقط به طور کامل بدون فیلتر کردن یا نتیجه گیری سریع، گوش کنید. توجه شما باعث ایجاد تفکر شما می شود.

• رفتاری آرام داشته باشید

برای طرف مقابل مهم است که احساس آرامش و امنیت کند تا بتواند آزادانه‌تر حرف‌های خود را بیان کند، نه اینکه بخواهد فکرکند به چه چیزی فکر می‌کنید یا تحت فشار قرار بگیرد که عجله کنید یا به روشی خاص واکنش نشان دهید.

• مراقب زبان بدن خود باشید

زبان بدن می تواند خیلی چیزها را آشکار کند. کوچینگ نقش قدرتمندی دارد و اکثر مردم می خواهند تاثیر خوبی از شما بگیرند. بنابراین اگر شما هر گونه احساسی را نشان دهید، مربی شما واکنش نشان می دهد و آنچه گفته می شود را تنظیم می کند، که بر فضای تفکر او تأثیر منفی می گذارد.

• علاقه مند و محترم باشید

وقتی کسی می‌داند که شما واقعاً به او و خواسته‌هایش اهمیت می‌دهید، حرفش را باز می‌کند و ریسک‌های بیشتری می‌پذیرد. اگر آنها فکر می کنند که شما علاقه ای ندارید، احترام و توجهی که نیاز دارند به آنها نمی دهید.

• باز و بدون قضاوت باشید

آنچه برای شما مفید است ممکن است لزوماً برای دیگری کارساز نباشد. وظیفه شما این است که به آنها کمک کنید به آنچه می خواهند برسند، نه آنچه فکر می کنید باید بخواهند.

• حامی و خواستار باشید

حمایت کنید تا احساس کنند به آنها اهمیت می دهید – اما اجازه ندهید جلسه خیلی راحت باشد. ایده های خود را در مورد آنچه ممکن است گسترش دهید. زمانی که خودآگاهی آنها پایین است یا می خواهند چیزی را انکار کنند یا از آن اجتناب کنند، آنها را به روشی حمایتی به چالش بکشید.

به آنها اطمینان دهید که طرف آنها هستید و دلیل چالش کمک به آنها برای رسیدن به هدفشان است.

• به توانایی های انسانی ایمان داشته باشید

گاهی اوقات مردم می گویند که شخصی “به حد نهایی خود رسیده است”، اما من به فلسفه یادگیری مادام العمر اعتقاد دارم و معتقدم که همیشه جایی برای پیشرفت وجود دارد. یک مربی خوب فرض می کند که مربی او موفق خواهد بود. 

داشتن ایمان کامل به او اعتماد به نفس او را افزایش می دهد و به او اجازه می دهد تا فراتر از آن چیزی که فکر می کرد ممکن است رشد کند ( خیلی از چیزهایی که مانع فرد می شود انتقاد درونی اوست).

• مسئولیت نتیجه را به عهده نگیرید

مربی باید مسئولیت اهداف خود را بپذیرد. به این ترتیب او تعهد بیشتری نشان می دهد و شانس موفقیت بیشتری دارد. اگر یک کوچ از شما نظر شما را بخواهد، شما باید آن را تنها پس از پرسیدن تمام سوالات ممکن برای کمک به مربی برای حل مشکل خود مطرح کنید.

چه زمانی کوچینگ درست است (و چه زمانی نه)؟

دانیل گولمن در مورد شش سبک مختلف رهبری و زمان استفاده از آنها صحبت می کند:

1. رهبران اجباری خواستار اطاعت فوری هستند

2. رهبران اقتدارگرا مردم را حول یک چشم انداز بسیج می کنند

3. رهبران وابسته پیوندهای عاطفی و هماهنگی ایجاد می کنند

4. رهبران دموکرات از طریق مشارکت اجماع ایجاد می کنند

5. مدیران تنظیم سرعت انتظار عملکرد عالی و خود هدایتی را دارند

6. رهبران کوچینگ افراد را برای آینده پرورش می دهند

رهبران بزرگ تطبیق پذیری نشان می دهند. آنها هوش هیجانی دارند که بدانند از کدام سبک و چه زمانی استفاده کنند.

سبک کوچینگ برای کمک به کارکنان برای بهبود عملکرد یا توسعه نقاط قوت بلندمدت به بهترین وجه مناسب است. زمانی که مربی در برابر یادگیری یا تغییر مقاومت می کند، مناسب نیست، و باید در هنگام تنبیه افراد کم عملکرد با احتیاط استفاده شود. (تلاش تنها زمانی ارزشمند است که انگیزه تغییر زیاد باشد).

اغلب از کوچینگ به اندازه روش های دیگر استفاده نمی شود، زیرا مردم فکر می کنند زمان بیشتری طول می کشد. با این حال، مربیگری می تواند بسیار قدرتمند و انگیزه بخش باشد و می تواند نتایج بهتری به همراه داشته باشد. و هنگامی که یک رابطه کوچینگ شتاب گرفت، می تواند به سرعت پایان یابد.

اصول مربیگری

وقتی مربی شما به گزینه‌ها نگاه می‌کند و سعی می‌کند تصمیمی بگیرد، آنها را تشویق کنید تا فکر کنند. به این ترتیب، آنها احتمالاً به بینش های متفاوت و ایده های خوبی می رسند.

با هدف در ذهن شروع کنید – مشخص کنید که مربی شما می خواهد از جلسه به چه اهدافی دست یابد و چه اهداف بلندمدتی را دنبال می کند.

به زبان بدن آنها و آنچه که نمی گویند توجه کنید. به خاطر داشته باشید که همه مکالمات کوچینگ نیازی به نتیجه ندارند، اما می تواند برای تحریک تفکر شرکت کنندگان کافی باشد.

با سرعت خودت برو، در کارها عجله نکن.

حتی اگر فکر می کنید بیان نظرتان مفید است، سعی کنید آن را به حداقل برسانید. به جای پاسخ قطعی، یک فکر را فرموله کنید، به عنوان مثال «احساس می کنم…»، «آنچه در ذهنم می گذرد…». این امر باعث می‌شود در صورت لزوم، رد مشارکت شما را برای آنها آسان‌تر کند.

کوچینگ همیشه نباید در یک زمان رسمی انجام شود. این می تواند در کمتر از پنج دقیقه اتفاق بیفتد، به خصوص اگر این نوع گفتگو در رابطه شما با کسی عادی شده باشد.

سکوت بسیار قدرتمند است و اغلب اجازه می دهد تا بهتر فکر کنید، بنابراین در سکوت احساس ناراحتی نکنید.

محرمانه بودن مهم است، بنابراین مطمئن شوید که اتاق ساکت، بدون وقفه و خصوصی است. استاد احتیاط باشید. اگر در سازمان خود مربی فردی هستید، با توجه به نقش خود، محرمانه بودن باید به صراحت مورد بحث و توافق قرار گیرد.

سعی کنید یادداشت برداری نکنید (یا کم) تا بتوانید تمام توجه خود را به طرف مقابل معطوف کنید. خود نقشه ذهنی می تواند به طرف مقابل کمک کند تا به اعمال خود فکر کند و برنامه ریزی کند.

اگر فرآیندی در ذهن دارید که کوچینگ به شما کمک می کند، مدل GROW ساده را امتحان کنید. اگرچه این دنباله معمولا برای جلسه اول مفید است.

جلسه می تواند در هر مرحله شروع شود و با پیشرفت انجام شود:

GOAL هدف: هم برای جلسه و هم در کوتاه مدت و بلند مدت

REALITY واقعیت: بررسی وضعیت فعلی

OPTIONS گزینه ها/موانع: استراتژی های جایگزین و دوره های عمل

WAY  راه رو به جلو: مربی چه خواهد کرد و چه زمانی؟

سوالات مربیگری خوب

در اینجا چند ایده برای سوالات کوچینگ وجود دارد که تفاوت را ایجاد می کند:

سوالات افتتاحیه

“چه چیزی می خواهید؟” (با هدف شروع کنید)

“این برای شما چه معنایی دارد؟”

“وقتی به آن برسید چه چیزی را می بینید، می شنوید و چه احساسی می کنید؟”

“اگر شما به آن دست یابید، دیگران چه می بینند، می شنوند و چه احساسی می کنند؟”

چه چیزی شما را از انجام این کار برای خودتان باز می دارد؟

“گزینه های شما برای مقابله با این موضوع چیست؟